برای هم دوره ای ها

قابل توجه دوستانی که در دوره اسفند به پادگان 01 مشرف خواهند شد و شاید به صورتی اتفاقی اینجا را زیارت کنند :


1- آقا با کفش وارد نشو

2- نذورات و کمک های خود را زیر همین پست در قسمت کامنت قرار دهید

3- اگه زیاد واسه زیارت بیای اینجا شاید خفتت کردم و مجبورت کنم برای نوشتن کمک کنی !


ذکر این چند مطلب رو هم گفتم شاید خالی از فایده برای دوستان نباشه :


1- راویان آورده اند که از این دوره به لیسانس به بالای وظیفه دیگر  همانند سابق درجات ستوان دومی و ستوان یکمی تعلق نخواهد گرفت و از این پس باید درجات استوار دومی و ... را بر بازو بچسبانید !


2- این لینک هم برای دید زدن پادگان 01  ( تصویر ماهواره ای از پادگان 01 )


3- آشنایی با چند اصطلاح :


مرآ 01 : مرکز آموزشی صفر یک. علمی ترین مرکز آموزشی نیروی زمینی ارتش. محل توزیع آش. هتل صفر یک البته از دید سربازان 02 ، 06 و سایر سربازان جزء


ل.و :لیسانس وظیفه. آش خور وظیفه. بدبخت. مفلوک. حیف نان و جیره خور ارتش! کافور خور.

ف.ل.و :فوق لیسانس وظیفه با تمام تفسیرات برای ل.و

پ.و : پزشک وظیفه با همان توضیحات

ف.د.و : فوق دیپلم وظیفه و با همان توضیحات

البته کلیه این افراد در پادگان در دوره آموزشی با نام دانشجو صدا زده می شوند !


تلو : مکانی در کوه های شمال شرقی تهران که برای اردوی تیراندازی و اردوی شرایط سخت 01 از آن استفاده می شود و تمامی عزیزان به مدت 4شب و 3روز در آنجا با بدترین وضعیت ممکن باید در چادر زندگی کنیم .... از کوه بالا و پایین برویم و امتحانات دوره و تیر اندازی در آنجا گرفته می شود.

سربازانی که به تلو می روند از آن با نام ( ت.ل.و : تلفات لیسانس وظیفه ) یاد می کنند .


راستی هنوز تصمیم نگرفتم موهام رو قبل رفتن بزنم یا بزارم اونجا خودشون بزنن !

آخه به احتمال زیاد باید روز اول بهمون بگن برید چند روز دیگه با لباس و اتیکت و ... بیاین و یه سری وسایل رو تهیه کنید .

من که این همه سال موهام به این بلندیه و حتی حراست دانشگاه و محیط کار هم نتونست مجبورم کنه موهام رو کوتاه کنم الان باید کچل کنم ؟!

ولی شاید باید خودم بزنم تا این عقده ای ها از کچل کردن امسال من لذن نبرن !


اما نمی دونم این کچل شدن من چه سودی به دیگرون میرسونه که همه دوستان تصمیم گرفتن قبل رفتن من بیان درب منزل ما زیارت تا نکنه آرزوی چند سالشون که من موهام کوتاه بشه رو از دست بدن ! اگه تصمیم گرفتم خودم موهام رو قبل از رفتن بزنم حتما باید درب پارکینگ یه تابلو عکسبرداری ممنوع هم بزنم !

                                                                             

قبل از اعزام

اول از همه سلام به تمامی دوستان


این وبلاگ قراره محلی بشه برای نوشتن درباره خاطرات دوره آموزشی در مرکز آموزشی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ( نزاجا ) معروف به پادگان ۰۱


البته هنوز ۵ روز تا تاریخ اعزام مونده ! آفرین به همه آدم های با هوش دوره اسفند ۱۳۸۸ را در اینجا مرور خواهیم کرد.


راستی بهتره که قبل از رفتن هم شنیده هام و نظر خودم را در موردش بنویسم که وقتی برگشتم ببینم چقدر به نظرم می خندم ! و اینم بگم که فعلا ۳ نفر از کسایی که قراره اونجا با هم خدمت کنیم رو می شناسم .


و اما آنچه راویان روایت فرمودند :

عده ای از این سرزمین ( منظورم ۰۱ هست دیگه !) به هتل ۰۱ یاد می کنند .....

این عده که البته تعدادشان به انگشتان دست هم نمیرسه معلوم نیست چرا اینقدر اونجا بهشون خوش گذشته که اونجا رو هتل میدونند و در بیانیاتشان می فرمایند در این پادگان کلیه سربازان از لیسانس به بالا هستند و برخورد افسران آموزشی و .... بسیار مناسب و با احترام است


اما اکثر کسانی که دیده ام گفته اند از آنجا که هرچی بی عرضه و بی هنر است ( خواهشا فعلا افسران آموزش و فرمانده آینده این ها را نبیند که آن وقت خدا به دادمان برسد ) جمع شده اند.

در واقع این عده معتقدند نیروی زمینی ارتش جای اینگونه افراد هست و آدم های درست و حسابی ارتش ( شما همون هنرمنداش بخون ... شایدم بازیگری آهنگسازی چیزی باشند ) در نیروی دریایی و هوایی مشغولند !

این عده از وضع بد غذا و خواب گرفته تا تعداد دفعات نگهبانی و برخورد نا مناسب و رژه های طاقت فرسا و سخت تر از همه اردوی شرایط سخت تلو شکایت داشته اند و صد البته که همه این عزیزان اعلام می فرمایند که یاد آوری تمام این سختی ها برایشان شیرین است ....


و اما نظر خودم اینه که چه خوب چه بد میگذره مهم اینه که این 2ماه رو به خودم سخت نگیرم !